{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
ماه من گوشه ى لبخند توست زندان من چشمان توست! بودنت حس عجیبیست که دیدن دارد قلب من بانبضت آرزوی تپیدن دارد نازنین عشق که نه’ اخم شما حسرت دیدن دارد!!
بستگی دارد که از زندان چه تعریفی کنیم هیچ کس در هیچ جای این جهان آزاد نیست!
پرنده ای که بال و پرش ریخته باشد مظلومیت خاصی دارد باز گذاشتن در قفسش توهینی است به او در قفس را ببند تا زندان دلیل زمینگیر شدنش باشد! نه پر و بال ریخته اش
گر تو زندانبان شوی تنها مرا این آرزوست؟؟قاتل جمعی شوم افتم در آن زندان دوست!!!
چه فرقی دارد پشت میله های زندان باشی یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن…؟ وقتی که آرزوهایت در حبس ابد باشند…
زندگی زندان جان فرسودن است/رنج ما از زندگی تاوان انسان بودن است/زندگی افسانه ی افسانه هاست/هرکه باور نکند دیوانه ی دیوانه هاست…
من ماهی ام و صید شدم در دل دریا تنها غم من محنت دوری است خدایا در حسرت دریایم و در جام گرفتار زندان من این حوض بلوری است خدایا!!
همه ی ما به خاطر دلایل خاصی اینجا هستیم! زندانی بودن در زندان گذشته ات رو رها کن به طراح زندگی آیندت تبدیل شو…
دیوارهای دانشگاه را بلندتر از دیوار های زندان ساخته بودند حق داشتند!!! نگهبانی از فکرها خیلی دشوارتر از نگهبانی از جرم است!!
محیط اطراف, زندان است چه این سوی میله چه آن سو هر کجا که عطر وجودت نباشد… اسیری هستم در بند روزگار
من آن زندانی روزم، که نامردان بی همت، به جرم دیدن یارم، مرا اندرقفس کردند، من اززندان نمیترسم، عبادتگاه مردان است، ویاد توکلید قفل زندان است…
زندانی حبس ابد :میدونی بدترین چیز توی زندان چیه, بدترین چیز زندگی کردن بین قاتلا و دزدا نیست بدترین چیز اینه که به آزادیت امید داشته باشی! مورگان فریمن
ای دوست دلت همیشه زندان من است آتشکده عشق تو از آن من است آنروز که لحظه وداع منو توست! آن شوم ترین لحظه پایان من است…
در این زندان تنهایی/به هر سو هر کجا هستم/از این بابت دلم شاد است/که گاهی میکنی یادم…
سلامتى دخترى ک بخاطره عشقش ک تو زندان همه ى خواستگارشو رد میکنه, اما نمیدونه ک عشقش اعدام شده…
چه خوش خیال بودم که فکر میکردم در زندان قلب تو محکوم به حبس ابدم و چه دردناک بود وقتی صدای زندانبان گفت تو آزادی و دردناکتر صدای گام های غریبه ای که به سلولم می آمد تا جایم را پر کند
ماه من گوشه ى لبخند توست زندان من چشمان توست! بودنت حس عجیبیست که دیدن دارد قلب من بانبضت آرزوی تپیدن دارد نازنین عشق که نه’ اخم شما حسرت دیدن دارد!!
بستگی دارد که از زندان چه تعریفی کنیم هیچ کس در هیچ جای این جهان آزاد نیست!
پرنده ای که بال و پرش ریخته باشد مظلومیت خاصی دارد باز گذاشتن در قفسش توهینی است به او در قفس را ببند تا زندان دلیل زمینگیر شدنش باشد! نه پر و بال ریخته اش
گر تو زندانبان شوی تنها مرا این آرزوست؟؟قاتل جمعی شوم افتم در آن زندان دوست!!!
چه فرقی دارد پشت میله های زندان باشی یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن…؟ وقتی که آرزوهایت در حبس ابد باشند…
زندگی زندان جان فرسودن است/رنج ما از زندگی تاوان انسان بودن است/زندگی افسانه ی افسانه هاست/هرکه باور نکند دیوانه ی دیوانه هاست…
من ماهی ام و صید شدم در دل دریا تنها غم من محنت دوری است خدایا در حسرت دریایم و در جام گرفتار زندان من این حوض بلوری است خدایا!!
همه ی ما به خاطر دلایل خاصی اینجا هستیم! زندانی بودن در زندان گذشته ات رو رها کن به طراح زندگی آیندت تبدیل شو…
دیوارهای دانشگاه را بلندتر از دیوار های زندان ساخته بودند حق داشتند!!! نگهبانی از فکرها خیلی دشوارتر از نگهبانی از جرم است!!
محیط اطراف, زندان است چه این سوی میله چه آن سو هر کجا که عطر وجودت نباشد… اسیری هستم در بند روزگار
من آن زندانی روزم، که نامردان بی همت، به جرم دیدن یارم، مرا اندرقفس کردند، من اززندان نمیترسم، عبادتگاه مردان است، ویاد توکلید قفل زندان است…
زندانی حبس ابد :میدونی بدترین چیز توی زندان چیه, بدترین چیز زندگی کردن بین قاتلا و دزدا نیست بدترین چیز اینه که به آزادیت امید داشته باشی! مورگان فریمن
ای دوست دلت همیشه زندان من است آتشکده عشق تو از آن من است آنروز که لحظه وداع منو توست! آن شوم ترین لحظه پایان من است…
در این زندان تنهایی/به هر سو هر کجا هستم/از این بابت دلم شاد است/که گاهی میکنی یادم…
سلامتى دخترى ک بخاطره عشقش ک تو زندان همه ى خواستگارشو رد میکنه, اما نمیدونه ک عشقش اعدام شده…
چه خوش خیال بودم که فکر میکردم در زندان قلب تو محکوم به حبس ابدم و چه دردناک بود وقتی صدای زندانبان گفت تو آزادی و دردناکتر صدای گام های غریبه ای که به سلولم می آمد تا جایم را پر کند
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}